به فضل خدا و نظر لطف شهدای گمنام، شهرمان میهمان لاله ها شد که در واقع خود صاحب خانه اند.

شهدای گمنام از انتخاب شما صمیمانه متشکریم.

مراسم استقبال و تشییع بسیار باشکوهتر از آنی برگزار شد که فکر می کردیم.

حال که شهدای گمنام محور اتحاد و حضور همه سلیقه ها و اقشار مردم که ولی نعمتان انقلابند شده اند نمی خواهم به زخمها بپردازم. 

فقط یک نکته و آن اینکه مثل همیشه مردم از مسئولین سبقت گرفتند. مسئولین چه کردند؟!!!

اگر قرار بود فلان شخصیت وارد اردکان شود حضرات چه می کردند؟!!!

پیامبر مهربانی ها صلی الله علیه و آله در کلامی فرموده اند: "مَنْ أَصْبَحَ ولَمْ یَهْتمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ" کسی که رسیدگی به امور مسلمانان و اصلاح کارهای آنان  برایش اهمیت نداشته باشد، مسلمان نیست. (میزان الحکمة، ج4، ص531)

بی شک رسیدگی به امور مسلمین اختصاص به مسئولین و صاحب منصبان ندارد و همه مردم را در بر می گیرد. همه باید به فکر رسیدگی به امور مسلمین و گره گشایی از کار و مشکلاتشان باشند. روایات بسیاری در این باب است که گره گشایِ از کار خلق محبوب خالق است. ولی مسئولین مورد عنایت بیشتری هستند چرا که امور مسلمین به دست آنان سپرده شده است. مخصوصا صاحب منصبانی که خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده اند و یقینا خود را اصلح به اینکار می دانسته اند که پا به میدان خدمت گذاشته اند.

روی سخن با حضراتی است که در گذشته ای نه چندان دور با شعار خدمت بی منت پای به عرصه انتخابات گذاشتند و مورد اعتماد ولی نعمتان خود قرار گرفتند. آقایانی که در این اوضاع بد اقتصادی چوب حراج به بیت المال زده و شعار زنده باد بهار سر می دهید. پیامبر خدا کسی را که به فکر مردم نباشد مسلمان نمی داند چه رسد به اینکه کسی مسئول رسیدگی به نجیب ترین مردم دنیا باشد. 

اگه کسی فکر کرده است که می تواند با هزار بهانه و نیرنگ مردم را به سمت کسی سوق دهد که خود می خواهد، جسارتا فقط شتر در خواب پنبه دانه نمی بیند. دیگرانی هم جوگیر رأیشان شده بودند و برای مردم گزینه معرفی کردند و البته مردم علاقه شدیدی به زرشک پلو داشتند!!!

آقای برادر!

مردم ایران بهترین عبور کنندگانند از کسانی که از اصول و ارزشهای انقلابشان به طور ویژه "ولایت" تخطی کنند. 

والسلام علی من اتبع الهدی که چشممان آب نمی خورد...

از پیامبر خدا نقل شده است که فرمودند: "مَن صَمَتَ نَجی" هرکس که سکوت کرد نجات یافت. نعمتِ زبان برای سخن گفتن است ولی مواظبت بر آن امری دشوار و حیاتی است. لذا باید بجا و با یقین سخن گفت. همواره حضرات معصومین (علیهم السلام) تأکید فرموده اند که بدون یقین سخن نگوییم که قول بغیر علم مذموم است. 

در مورد جریانات سیاسی و یا قضاوت درباره حوادث و قضایای مختلف و همچنین قضاوت درباره افراد و اشخاص و به طور ویژه در آستانه انتخابات آنچه بسیار مهم به نظر می رسد کنترل زبان است، چرا که در این صورت "مَن صَمَتَ نَجی" معنا پیدا می کند. بی شک اظهار نظری نسنجیده آنهم اگر از نوع شتابزده اش باشد می تواند حتی از اعتبار خود گوینده بکاهد. وزر و وبال تهمت و غیبت و آبروی مردم و به هم زدن آرامش و امنیت جامعه اش بجای خود. امیر سخن نیز فاصله بین حق و باطل را چهار انگشت دانسته و فرموده است: "اَلباطِلُ اَنْ تَقولَ سَمِعْتُ وَ الْحَقّ اَنْ تَقولَ رَأَیْتُ" باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگوییم دیدم. کوتاه سخن آنکه شنیدن کی بود مانند دیدن.

خودآموزی:

در این جاده های ناهموار و بسیار خطرناک و لغزنده که پرتگاههای وحشتناکی نیز بر گِرد آن مشاهده می شود زنجیر چرخ بر زبان باید زد و همواره او را در پشت میله های دندان زندانی کرد که بیجا به حرکت در نیاید. بی شک ترمز ضد قفل برای زبان امری ضروری است. چرا ضد قفل؟ مگر نه این است که زبان را باید قفل کرد؟ پاسخ اینکه ضد قفل بودنش برای فرار از افتادن در دام سکوت بیجاست که در مواردی این زبان نباید قفل کند چرا که قفل کردنش نیز در برخی حوادث باعث لغزندگی و سقوط است. آهسته با زنجیر چرخ، با دنده کمکی. نگاه به آینه. و توکل بر خدا...  فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظاً وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ 

راوی شب خاطره جمعه 18 اسفند

برادر حاج علی حمامی

همراه با نماز مغرب و عشاء

چند شب پیش مستند "سرانجام نامبارک" رو از صدا و سیما دیدم. درباره سرانجام نامبارک بنی صدر بود. برای ما نسل سومی ها خیلی جالبه که گذشته کشور خودمون رو بدونیم. مخصوصا که میگن تاریخ تکرار میشه. اما از اونجایی که چوب رو که بر میداری بعضیا حساب کار خودشون رو می کنند، دوستان دولتی واکنش نشون دادند.

 http://www.jahannews.com/vdcbwsb5wrhbzap.uiur.html

اما یکی نیست به برادر میرتاج الدینی که جوش آورده بگه قربونت برم که اولا ای کاش نمایندگی مجلست رو ادامه می دادی و خودت رو گرفتار نمی کردی. ثانیا آخه دکترجون یه کارایی میکنه که آدم نمی دونه چی بگه!!! پیام تسلیت عجیب و غریب برا درگذشت چاوز، حالا پا بشه بره اونجا برا تشییع هیچی، عزای عمومی برا چی بود؟!!! مگه چه خبره؟ بله خیلی متأثر و متأسفیم. ولی آخه عزای عمومی؟ برای اینکه از موضوع وبلاگ هم خارج نشیم می خوام بپرسم شماها در مقابل اهانت به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) چیکار کردین؟ اعتراض ها که مردمی و خود جوش بود. شما از حیث فرهنگی بخاطر اون اهانت چه گلی به سر اسلام و مسلمین زدید؟ تو این اوضاع و گیر و دار چه کارایی می کنید!!!

این کتاب گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شخصیت، ویژگی‌ها و بعثت نبی مکرم اسلام (صلی اللهعلیه و آله) است که از میان بیانات معظم ‌له از خرداد 1368 تا شهریور 1391 با ویژگی‌های زیر انتخاب و به ترتیب تاریخی ارائه شده است:

1. از میان مطالب مرتبط با زندگی و شخصیّت آن حضرت، درس‌های زندگی و بعثت پیامبر که مورد نیاز همه انسان‌ها و جوامع انسانی در طول تاریخ و به ویژه دوران معاصر استانتخاب شود.

2. مخاطب بیانات معظم ‌له عمدتاً نخبگان، روشنفکران و زمامداران کشورهای اسلامی باشند.